ادّعای اصلی در قانون جذب، سه محور زیر است:
اول اینکه ذهن انسان قادر است بر پدیدههای خارجِ از وجود انسان اثر بگذارد و امور بیرون از وجود آدمی را به سود وی تغییر دهد؛ به عبارت دیگر قانون جذب، ادّعایی در مورد تأثیر افکار بر روان و درون خود انسان ندارد، بلکه ادّعایش دربارة تأثیر افکار بر امور خارج از وجود انسان است؛ بهاینصورت که انسان میتواند با استفاده از نیروی خلّاق ذهن بر امور بیرون از جسم، تصرف کند.
ادّعای دوم این است که تأثیرگذاری ذهن بر پديدهها از نوع تأثیرات عادی نیست؛ بلکه از نوعِ تأثیر علّت تامّه بر معلول است. منادیان جذب، فقط از تأثیرگذاري و تأثيرپذيري ميان ذهن و پديدهها، سخن نميگويند؛ بلکه از خالقیّت ذهن میگويند و «خلق و آفرینش» را به ذهن نسبت میدهند و ادعا میکنند که ذهن انسان هرچه را ـمثبت یا منفیـ تجسّم نماید، به صورت یقینی و قطعی در عالم خارج (نه در درون انسان) به وقوع میپیوندد. طبق ادعای دوم، رابطة بین ذهن و «امور تجسّم شده» را رابطة علّت تامّه نسبت به معلولش میدانند و مدعیاند همچنان که خطّ تولید یک کارخانه، مواد خام را به محصول تبدیل میکند، ذهن انسان نیز قادر است تصویرهای ذهنی را به حقایق عینی و خارجی تبدیل نماید و همه چیز را به سمت خویش جذب کند.
ادعای سوم این است که قدرت خداگونۀ ذهن، نه از جهانبینی انسانها تاثیر میپذیرد و نه از عمل آنها. به عبارت دیگر نه تقوا و پرهیزگاری افراد و نه نظام باورها و اعتقادات آنها، تاثیر مثبت یا منفی بر قدرت ذهن ندارد. طبق ادعای سوم، نه اندیشه و فکر، بلکه «همراه داشتنِ تصویر» و حک نمودنِ عکسِ مطلوب در ذهن، باعث جذبِ خواستهها میشود.اصلیترین ادعا در جذب
ادّعای اصلی در قانون جذب، سه محور زیر است:
اول اینکه ذهن انسان قادر است بر پدیدههای خارجِ از وجود انسان اثر بگذارد و امور بیرون از وجود آدمی را به سود وی تغییر دهد؛ به عبارت دیگر قانون جذب، ادّعایی در مورد تأثیر افکار بر روان و درون خود انسان ندارد، بلکه ادّعایش دربارة تأثیر افکار بر امور خارج از وجود انسان است؛ بهاینصورت که انسان میتواند با استفاده از نیروی خلّاق ذهن بر امور بیرون از جسم، تصرف کند.
ادّعای دوم این است که تأثیرگذاری ذهن بر پديدهها از نوع تأثیرات عادی نیست؛ بلکه از نوعِ تأثیر علّت تامّه بر معلول است. منادیان جذب، فقط از تأثیرگذاري و تأثيرپذيري ميان ذهن و پديدهها، سخن نميگويند؛ بلکه از خالقیّت ذهن میگويند و «خلق و آفرینش» را به ذهن نسبت میدهند و ادعا میکنند که ذهن انسان هرچه را ـمثبت یا منفیـ تجسّم نماید، به صورت یقینی و قطعی در عالم خارج (نه در درون انسان) به وقوع میپیوندد. طبق ادعای دوم، رابطة بین ذهن و «امور تجسّم شده» را رابطة علّت تامّه نسبت به معلولش میدانند و مدعیاند همچنان که خطّ تولید یک کارخانه، مواد خام را به محصول تبدیل میکند، ذهن انسان نیز قادر است تصویرهای ذهنی را به حقایق عینی و خارجی تبدیل نماید و همه چیز را به سمت خویش جذب کند.
ادعای سوم این است که قدرت خداگونۀ ذهن، نه از جهانبینی انسانها تاثیر میپذیرد و نه از عمل آنها. به عبارت دیگر نه تقوا و پرهیزگاری افراد و نه نظام باورها و اعتقادات آنها، تاثیر مثبت یا منفی بر قدرت ذهن ندارد. طبق ادعای سوم، نه اندیشه و فکر، بلکه «همراه داشتنِ تصویر» و حک نمودنِ عکسِ مطلوب در ذهن، باعث جذبِ خواستهها میشوند🌹🍃🌹
@chgonjazabbashem
🌹کانال چگونه جذاب باشیم🌹